غزل باران
نگاه
نگاهت خنده ای مستانه کرده
و چشمانت مرا دیوانه کرده
دلم گنجشک تنها بود و انگار
میان دستهایت لانه کرده
+
نوشته شده در دوشنبه پانزدهم مهر ۱۳۸۷ ساعت 9:29 توسط غزل باران |
با سلام و تشکر از حضور شما در این وبلاگ.
تمام نوشته های این وبلاگ از نویسنده است. و اگر مطلبی از جایی دیگر باشد نویسنده آن ذکر می شود.
خانه
آرشیو وبلاگ
عناوین نوشته ها
نوشتههای پیشین
مهر ۱۳۸۸
فروردین ۱۳۸۸
اسفند ۱۳۸۷
دی ۱۳۸۷
آذر ۱۳۸۷
آبان ۱۳۸۷
مهر ۱۳۸۷
شهریور ۱۳۸۷
مرداد ۱۳۸۷
تیر ۱۳۸۷
خرداد ۱۳۸۷
اردیبهشت ۱۳۸۷
فروردین ۱۳۸۷
اسفند ۱۳۸۶
بهمن ۱۳۸۶
آرشیو موضوعی
داستان کوتاه
شعر
مطالب ادبی
ادبیات کودک
مناسبتها
پیوندها
بلاگفا
بانوبارون
هنرکده آکادمیا
aeedArtoon(سعید صادقی)
چتر نوشت(سید علی تراب)
دهکده احساس
عکاسخانه ناز
هنرسرای چلیپا(قلیزاده)
ربکا13(نصیر رضایی نژاد)
بی نشونه(فلورا تاجیکی)
دوستانه ها
مرکز فرهنــگی هنری صحنه (مرتضی حاتمی)
معماری
عروسک قصه
توفان
شبگرد تنها
پرژین
شهر باربد
مرا در شعرهایم جستجو کن
جهرم آموزش
نارنج و ترنج
عطر نفسهات(عبدالمجیدزارع نژاد)
BLOGFA.COM